حال سؤال اين است که از زمان وفات پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم تا زمان حاضر ـ که شب قدر، موجود و تنزل ملائکه ادامه داشته ـ فرشتگان بر چه کسي نازل شدهاند؟! آيا بر بزرگان و علماي شيعه يا اهلسنت و يا بر مردم هر زمان؟! آيا كسي اين ادعا را داشته است که ملائکه بر من نازل ميشوند؟
جواب قطعاً منفي است.
در اينجا براي مقرون به ذهن شدن مطلب، توجه به چند نکته قابل توجه است. آيا شب قدر فقط اختصاص به زمان پيامبر اکرمصلي الله عليه و آله و سلم داشته، تا دنيا پا برجاست، شب قدر نيز وجود دارد؛ چرا که تقدير هر سال، در آن شب، مقدّر ميشود؟
يکي از مثالهاي مرتبط و نزديک به بحث ما، مثال فرود هواپيما در فرودگاه ميباشد، چنانكه در زيارت جامعه كبيره، اهلبيت عليهم السلام را «مهبط وحي» خطاب ميكنيم؛ حال اگر محضر پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم را مهبط و محل فرود وحي بدانيم و به منزله فرودگاه بگيريم و ملائکه و روح را هواپيما، و قرآن و امور ساليانه را محموله آنها فرض کنيم، ميتوان چنين گفت که اولاً هر هواپيمايي براي فرود، باند و مكان مناسب خود را ميخواهد.
ثانياً جاي هيچ شک و شبههاي نيست که محل نزول ملائكه، در زمان پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم ، محضر خود پيامبر بوده، نه محضر شخص ديگري. از طرفي، قرآن كريم هم تأكيد ميكند كه در هر شب قدري، ملائكه نازل ميشوند. حال بعد از رحلت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم ملائكه بر چه كسي نازل ميشوند؟ محل نزول ملائكه، بايد محضر کسي باشد که بيشترين شباهت و نزديكي را در رفتار و گفتار به پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم داشته باشد.
از طرفي هواپيما در فرودگاهي ميتواند فرود بيايد که شبيه فرودگاه قبلي باشد، نه ناقص و کوچک؛ زيرا که هواپيماي فعلي (ملائکه و روح) همان هواپيماهاي زمان پيغمبر هستند. حال که هيچ سالي از شب قدر، خالي نيست، پس ما هر سال با نزول ملائكه مواجه هستيم. لذا در هر زماني قطعاً شخصي مانند پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم وجود دارد تا ملائكه بر او نازل شوند. از سويي ديگر، همانطور که پيامبر را خدا تعيين ميکند، بايد جانشين پيامبر را نيز خدا تعيين کند. در نتيجه در هيچ زماني زمين، از حجت الهي، خالي نميباشد.
ما معتقديم مهبط ملائکه در زمان حال، با استناد به روايات شيعه و اهل سنت، فرزند بلا فصل امام عسکري عليه السلام ميباشد که زنده، حاضر و ناظر ما ميباشد.
همانطور كه هيچ لامپي نميتواند مستقيم از منبع اصلي انرژي، برق بگيرد و روشن شود، بلكه نياز به واسطههائي دارد تا انرژي الكتريسيته را براي استفاده لامپ، مناسب كنند، انسان هم توانايي دريافت فيوضات دائمي الهي را بدون وسائط فيض ندارد، چرا که اشکال از قابل و دريافتكننده است نه فاعل و فرستنده. چنانچه در روايت آمده است: «و لو خَلَت الارض... من حجةالله؛ لساخت بأهلها؛[1] اگر زمين از حجت الهي خالي شود، اهلش را در خود، فرو ميبرد». چرا که توان دريافت فيوضات را ندارند و يا به بيان ديگر، فيض الهي به علت نقص گيرنده فيض، دريافت نميشود.
پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم با آن وسعت وجودي نيز در بعضي از دفعات نزول وحي، از خود، بيخود ميشدند و عرق بر صورت مبارکشان ظاهر ميشد و گويا از دنياي مادي فارغ، و در مواردي حتي بيهوش ميشدند؛ چه رسد به انسانهاي عادي! پس در هر زماني بايد واسطه فيضي بين ما و خداوند باشد که اولاً زنده و حاضر، و ثانياً در حد پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم باشد.
همچنان كه وقتي ما لامپ روشن را ميبينيم و به وجود واسطه، اطمينان پيدا ميکنيم، همانطور هم با وجود شب قدر، وجود امام زمان ـ ارواحنا لهالفداء ـ اثبات ميشود.
برادران اهل سنت معتقدند واسطه نزول و فيض ميتواند حضرت خضر، روح و يا قرآن باشد و نيازي به شخص ديگري، به عنوان امام زمان نيست. به طور اجمال در جواب ميگوييم:
حضرت خضر عليه السلام ، در زمان حضرت موسي و عيسي عليهم السلام نيز بود؛ اما جايگاه حجت الهي را در زمان خود نداشت. از سويي ديگر ما به دلائلي استناد ميكنيم كه اثبات ميكند ائمه معصومين عليهم السلام بعد از رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم بر همة انبيا فضيلت دارند؛ همچون اعطاي امامت به حضرت ابراهيم عليه السلام ، بعد از آزمايشهاي فراوان، نماز خواندن حضرت عيسي عليه السلام پشت سر امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، تولد اميرالمومنين عليه السلام در كعبه و خروج مريم مقدس از مسجد براي زايمان عيسي عليه السلام . ائمه اطهار عليهم السلام ، عين و نفس پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم ميباشند.
با توجه به اين مطلب، برتري ائمه اثنيعشر عليهم السلام بر حضرت خضر عليه السلام نيز مسلم ميباشد. پس حضرت خضر عليه السلام ، نميتواند مهبط وحي باشد؛ چرا که علاوه بر نکات قبل، اگر ايشان اين جايگاه را بعد از پيامبر اسلامصلي الله عليه و آله و سلم داشتند، حتماً پيامبر خدا ايشان را معرفي ميکردند، در حالي که در منابع شيعه و سني به اين مسئله هيچ اشارهاي نشده است.
عدهاي ديگر «روح»، معتقدند كه روح، واسطة نزول ملائكه ميباشد. در جواب بايد بگوييم، خود روح به همراه ملائکه، حامل و فرود آورنده امور و واسطه بين خدا و حجت الهي ميباشد، چنانچه در سوره قدر آمده: «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ...». پس روح بر خودش نميتواند فرود بيايد!
قرآن نيز نميتواند مهبط وحي باشد؛ چرا که با استناد به آيه اول سوره قدر که فرموده: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»، قرآن، خود، جزء محموله فرود ميباشد. پس نميتواند مهبط و دريافت کننده خودش هم باشد.
با توجه به مطالب فوق و از آنجا كه ما در هر زمان، نياز به حجت الهي داريم و زمين بدون حجت خدا نابود خواهد شد و نيز با استناد به دلائل عقلي و روايي، اصل نياز به حجت اثبات ميشود؛ اما شخص و نام حجت را پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم تعيين فرمودهاند كه به روايات معتبر و متواتر از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم ، امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، مهدي آل محمدصلي الله عليه و آله و سلم ، حجت خدا، حاضر و ناظر و فعال در زمان حال ميباشد.□
--------------------------------------------------------------------------------
*. كارشناس مركز تخصصي مهدويت.
[1] . بحارالانوار، ج 51،
ص 112.
منبع:مرکز مجازی مهدویت
موضوعات مرتبط: قرآن ، ،
برچسبها: شب , قدر , اثبات , گر , وجود , حضرت , حجت , عجل , الله , تعالي , فرجه , الشريف ,